شبی که علی علیه السّلام بدن حضرت زهرا سلام الله علیها را در تاریکی شب غسل داد، جسد مبارک آن حضرت را روی دست گرفته و عرض کرد:
السّلام علیک یا رسول الله
من به چشم خود دیدم که او را تازیانه زدند و صبر کردم و نیز دیدم که چگونه غلام دوّمی با غلاف شمشیر او را زد و چون فرموده بودی صبر کن، صبر کردم.
سپس آن حضرت از جانب فاطمه علیها السّلام به پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم سلام کرد و فرمود: اینک امانت تو در زیر زمین در کنار تو است، اگر چه فوت تو بر من سنگین بود،امّا این مصیبت بر من بزرگتر و سنگین تر بود.
انا لله و انا الیه راجعون
یا رسول الله! ودیعه ای را که شب زفاف دست او را به دست من دادی اکنون باز پس گیر، اگر پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم می فرمود: یا علی علیه السّلام وقتی من دست او را به دست تو دادم پهلوی او سالم بود و اکنون پهلو شکسته است!
آن حضرت جواب می فرمود: آنان اختیار را از دست من به در بردند چون که زهرا علیها السّلام رفت زمین تاریک شد، آنگاه حضرت فرمودند:
یا رسول الله از او سؤال کن که امّت تو با من چه کردند، چقدر آن معصومه بلاها دید که ابداً به علی علیه السّلام اظهار نفرمود و اکنون از شما پنهان می کند ولی یا رسول الله از او سؤال کن! سلام علیکما! دیگر نمی توانم بمانم و باید بروم.
آه! که این موضوع دل را آتش می زند که یک دختر از پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بماند و صد و ده هزار صحابه باشند و آخرالامر جنازۀ او را تشییع نکنند و شبانه او را دفن نمایند، بعد از آنکه فاطمه زهرا علیها السّلام را دفن کردند ندائی آمد که یا علی! لطف ما نسبت به او بیشتر از لطف تو است.1
در میان آن همه رنج علی
کس چه می داند غم جانکاه را
تا کنون آیا ز خود پرسیده اید
راز شرح غصه اش با چاه را
درک آیا کرده اید مولای ما
با چه حالی دفن کرد آن ماه را
بعد زهرا شد اسیر دردها
در دلش مولا نهان کرد آه را.
سید جواد میری- ناظر
:: بازدید از این مطلب : 136
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2